دكتر جمال عبد الستار - دبير كل رابطه علماي اهل سنت
رابطة علماء أهل السنة
بسم الله الرحمن الرحیم
رهبری مسلمانان نخبگان یا برگزیدگان!
از جمله سنت ها و قوانین خداوند متعال در عرصه خلقت بندگانش اینا ست که درجات برخی را نسبت به برخی دیگر متفاوت قرار داده است لذا بندگانش از نظر خواسته ها و توقعات با هم یکسان نیستند چنان که هدف برخی رسیدن به هدفی کوچک است وکسانی هستند که رسیدن به مقاصد و مناصب عالی را در سر می پرورانند و یقینا این امر از جمله نشانه های بزرگ خداوند عزیز در تسخیر و اداره این هستی پهناور به حساب می آید، طوری که خود میفرماید:
ترجمه: (آيا آنان رحمت پروردگار تو را تقسيم مي كنند. اين مائيم كه معيشت آنان را در زندگي دنيا ميانشان تقسيم كرده ايم . و برخي را بر برخي ديگر برتريهائي داده ايم ، تا بعضي از آنان بعضي ديگر را به كار گيرند ( و به يكديگر خدمت كنند ) . و رحمت پروردگارت از تمام آنچه جمع آوري مي كنند بهتر است.)
بلی!
این نیز از سنت های الهی درمیان بندگان اوست که تعدادی از آنان را برمیگزیند تا سیر حیات را رهبری کرده و عموم مردم را رهبری کنند.
این افراد کسانی هستند که القاب زیادی بر آنها اطلاق می شود، گاهی به آنان ملاء گفته می شود و گاهی برگزیده شده گان، برخی آنان را به نام اهل حل و عقد می شناسند و بعضی هم اولی الامر.
علاوه بر اینها اما، مصطلحی که امروزه در میان مسلمانان از همه شیوع بیشتری یافته و برخی را فریفته خود کرده است کلمه نخبه است مثل نخبه گان سیاسی یا اقتصادی یا علمی و ... که بعضیها گمان میکنند وارثین اصلی زمین و اربابان و رهبران اصلی مردم فقط همینها هستند و بس! ولی آن گاه که به صفات و کارکردهای چنین افرادی که درحال حاضر بر گرده مسلمانان سوارند نظری بیندازیم در میابیم که اینها نه تنها لیاقت رهبری این امت را ندارند بلکه دارای صفاتی اند متضاد با آنچه برای یک رهبر مسلمان تعیین شده است چنان که هر کس از این گروه از صفات حمیده اسلامی و ارزش های دینی دورتر باشد در سطح بالاتری از نخبگی قرار دارد!
لهذا یقینا هیچ یک از این به اصطلاح نخبگان نمیتوانند آن نسل برگزیده ای باشند که برای رهبری امت مورد انتخاب پرودگار عالمیان قرار گرفته اند.
حالا این سوال مطرح میشود که برگزیدگان الهی برای رهبری این امت چه کسانی میتوانند باشند؟
در پاسخ به این سوال میتوان گفت که آنان افرادی از امت اسلامی اند که در علم به بالاترین درجات و در عبادت به اعلی ترین مقامات دسته یافته اند کسانی که مسایل مربوط به مسلمان را از بزرگترین تا کوچکترینش به گونه ای عمیق درک کرده و برای مشکلاتش راهکار ارائه میدهند، اینان برگزیدگان الهی هستند.
برگزیدگان دارای تاریخی پربار و گران بها هستند که به خاطر خدماتشان به بندگان و سرزمین ها متمایز از دیگرانند، آنها کسانی اند که برای بیداری امت، حاضر به دادن انواع قربانی ها هستند و برای و دفع آزار و اذیت از این امت و رساندن آن به بالا ترین سطوح از هیچ گونه جهد و تلاشی دریغ نمی ورزند، آنهم فقط با هدف راضی کردن پرودگار آسمان ها و زمین، و نه هدفی دیگر.
اما مدعیان نخبگی، تاریخ شان مملو است از انواع و اقسام تلاش برای رسیدن به مصالح شخصی، اینان هر کجا سفره ای ببینند به سمت آن هجوم میبرند و به خاطر منافع شخصی شان به دنبال هر صدایی له له زنان روان می شوند، حتی اگر صاحب این صدا شیطان باشد.
اینها به همراه کمونیست کمونیست اند و با سکولار سکولاریست، با مسیحی به کلیسا می روند و در مقابل اربابان نظام سرمایه داری خم و راست می شوند و با وجود همه اینها ائتلافی دارند نا گسستنی با تمام این اقشار برضد تمامی ارزش های والای اسلامی و اخلاق قرآنی، و تمام هم و غمشان اینست که روح اسلام حقیقی باردیگر در کالبد این امت دمیده نشود.
اما برگزیده گان کسانی اند که اگر مردم در مواقع سختی و بحران به ایشان پناه ببرند بسوی نجات و راستی رهنمایی شان میکنند و در نفوس شان بذر اعتماد و شجاعت میکارند و راه رشد و امنیت را نشانشان می دهند.
بله! این برگزیدگان اند که امت را از فروپاشی، تفرقه، منازعه، و کینه های شیطانی نجات میدهند.
ولی اینانی که خود را نخبه خطاب میکنند کارشان بذر ترس و خوف در دلهای مردمان است و همیشه برای شکست صدها و هزاران دروازه باز میکنند. همینهایند که برای ایجاد تفرقه و دشمنی در بین ملت نفشه هایی میکشند که حتی شیطان نیز انگشت به دهن می ماند و از شر اینها و نقشه های شان به خداوند پناه می برد.
اینها کسانی اند که اگر مردم در وقت شدائد به سراغشان بروند، از دیدنشان چیزی جز ترس و وحشت نصیب شان نشده و از شنیدن کلامشان چیزی به غیر از خیالات واهی و از افکارشان جز گمراهی و ضلالت چیز دیگری عاید حال مردم بیچاره نخواهد شد.
اما، برگزیدگان به ارزش ها تمسک جسته و در هر حالتی دین خود را حفاظت میکنند و به آداب و عرف های مسلمانان احترام می گذارند. همه آنها را به راستگویی در گفتار، زیبایی در مظهر و صداقت در خبر می شناسند.
اما نخبه نمایان فعلی، عبارت اند از چهره هایی زنگین و سوء استفاده گر، دور از تمامی ارزش ها، زمانی که آنها را میبینی به خدا پناه میبری و هرگاه سخنان و وعده و وعیدهای تکراری و خیالی شان را می شنوی آه از نهانت خارج می شود، معروف اند به دروغ گویی و تزویر، با ارزش ها و فضائل اخلاقی مبارزه میکنند و در مقابل، تمام توانشان را برای تقویه رذائل به کار میگیرند.
برگزیدگان اما، با هر وسیله ای در پی ایجاد الفت و مهربانی در بین مسلمانان اند، همیشه به دنبال مشترکات میگردند، منطق و استدلال را دوست دارند و تامین مصالح مسلمانان –حتی در نسل های بعدی- برایشان مهم و حیاتی است.
طرف مقابل اما، همیشه از گفتگو و منطق گریزان است، اینان همیشه به دنبال اختلافات روان اند و همه مشترکات را انکار میکنند.
دست به هرکاری میزنند که مصالح عامه مسلمانان را نابود کنند و تضاد ها و اختلافات را در بین نسل های مسلمان نهادینه سازند.
بنابر این:
ناچاریم که میان برگزیده شدگانی که خداوند انتخابشان کرده تا پیشوای امت باشند و مدعیان دروغینی که در این ایام زمام امور ما را به دست دارند، فرق قایل شویم.
به راستی اگر علمای ربانی این امت برگیزدگان واقعی برای رهبری آن نیستند، پس چه کسی مستحق این مقام است؟
واقعا اگر اهل فکر، قلم و علم نخبگان این امت نیستند، پس چه کسی نخبه است؟
باید از خود بپرسیم: اگر اهل قرآن مشهود فجرگاهان و صاحبان دعاهای مستجاب سحرگاهان، همان هایی که تمام هم و غمشان رساندن دوباره این امت به سروری عالم است، همان هایی که در حالت نهان و آشکار از بذل هیچ گونه تلاشی برای رساندن خیر به مردم دریغ نمی ورزند، برگزیده گان و نخبگان واقعی این امت نیستند، پس نخبه و برگزیده واقعی چه کسی است؟